امام حسین (ع)
نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز دانش اموزان عالم را همه دانا کند
نهضت مقدس سیدالشهداء علیه السلام آمیزه ای از عشق، عرفان، حماسه و ایثار است که برای همه و همیشه عبرت و اسوه است. از آدم تا خاتم و تا مهدی (عج) بر امام حسین (ع) گریسته اند و بر حماسه و ایثار و اخلاصشان درود فرستاده اند. در سال 60 هجری وقتی امام می دید جامعه و ارزشهای والای انسانی و اسلامی که بنیان گذارش جد بزرگوارش بوده، چگونه رو به تباهی و ویرانی می رود و آداب و سنن جاهلی دوباره جان می گیرد، امام چاره ای جز ترک مدینه و رفتن به کوفه نداشت. این بود که با دعوت های مکرر مردم کوفه، به آنجا آمد، آن هم با خاندان عصمتش ولی، حرامیان و حرامزادگان راه را بر امام بستند و در محاصره اش قرار دادند. آن حضرت بر سر دو راهی ذلت و شهادت قرار گرفت و پیداست که راهی جز شهادت را انتخاب نخواهد کرد و عاقبت حادثه عظیمی به نام واقعه کربلا شکل گرفت اکنون که نوبت به ما رسیده باید بدانیم، که «کُلُّ اَرضٍ کربلاو کلُ یومٍ عاشورا» است. چنان که شاهد هستیم یزیدیان زمان تیغ های تیز آخته اند تا باورها و ارزشهایی که حسین (ع) میراث دار آن بوده است، مورد تهاجم قرار دهند. ما دعا می کنیم که هر چه زودتر سفره این گونه فتنه گران برچیده شود و حکومت عدل مهدی موعود (عج) که تکمیل کننده قیام حسین (ع) است، هر چه زودتر فرارسد. ان شاء الله.
چرا امام حسین (ع) حجش را ناتمام گذاشت و راهش را به سوی دیگری ادامه داد؟
امام حسین (ع) مسلم بن عقیل را همراه قیس بن مسهّر صیداوی به کوفه فرستاد. مسلم ضمن تماس با کوفیان از آنان به نفع امام حسین (ع) بیعت گرفت و نامه ای به امام نوشت به همراه نامه کوفیان که حدود هیجده هزار نفر از کوفیان ذیل نامه را امضا کرده بودند، رسیدن این نامه و احساس مسئولیت امام (ع) در برابر این بیعت و از سویی چنان که در تاریخ نقل شده، امام حسین (ع) اطلاع یافت که یزید چند نفر مسلّح را فرستاد تا امام را ترور کنند. این عوامل و دلایل عمده دیگری که مفصلاً به آن می پردازیم همه دست به دست هم داد و باعث شد که امام حسین (ع) اعمال حج را ناتمام رها کند و خود را در معرض خطربزرگی قرار دهد.
دلایل ذیل نشان دهنده اهمیت حرکت انقلابی امام حسین (ع) است:
مبارزه با بدعت ها و سنتهای باطل:
بدعت ها و سنتهای غلط دوران حکومت بنی امیه و قبل از آن بسیار زیاد است. اما از آنجا که این مقاله گنجایش توضیح همه بدعتهایی را که از زمان رحلت پیامبر تا زمان امام حسین (ع) رایج شده بود، ندارد به ذکر نمونه هایی از این سنن باطل بسنده می کنیم:
- سران کفر بعد از رحلت پیامبر بر خلاف آیه خمس (انفال/ 41) و بر خلاف سنت پیامبر حقوق خاندان رسول خدا که از طریق جمع آوری خمس- طبق قوانین الهی- پرداخت می شده قطع کردند.
- فدک را که پیامبر(ص) به دخترش فاطمه (س) بخشیده بود، به زور از آن گرفته و برای آن شاهد خواستند.
- دختر پیامبر (ص) را از ارث پدرش محروم کردند و این بخش از قانون ارث را در مورد وارثان پیامبر (ص) منکر شدند.
- مسلمانانی که از بیعت با خلفای اموی سرباز می زنند، براحتی می کشتند.
- بیت المال را بروی بستگان خودشان با عنوان صله رحم گشودند.
- ارزشهای دین در دوران حکومت معاویه به ضدارزش تبدیل شد.
- حلال های خداوند را حرام و حرامهای خداوند را حلال شمردند.
- فرقه های به ظاهر اسلامی رشد زیادی یافتند.
- به بهانه حفظ وحدت، بخشنامه کردند که احادیث را جمع آوری کرده و بسوزانند.
- برای انزوای مسجد پیامبر، مسجد ضرار ساختند.
- برای انزوای عترت پیامبر (ص) گفتند فقط قرآن بر ایمان کافی است.
- یهودی زادگان منافق، با نام دین سخن می گفتند و با حال مستی در محراب عبادت به نماز جماعت می ایستادند.
- تفسیر صحیح قران را ممنوع کرده بودند.
- حامیان دین در انزوار و سکوت، روزگار می گزراند در حالیکه دین در اسارت هواپرستان قریش و بنی امیه بود.
- اولین بار معاویه در زمان امام حسین (ع) خروج بر امام زمان(ع) را باب نمود و با تثبیت قدرت خود لعن و نسب علی (ع) را آغاز نمود.
- تغییر و تبدیل در قوانین جزایی اسلام و دستکاری در آنها صورت می گرفت.
- خلافت اسلامی به سلطنت موروثی تبدیل شده بود.
- کسی از اسلام دفاع نمی کرد، دلی بدرد نمی آمد، فکری هیجان نداشت وجدان آگاهی وجود نداشت و یا از ترس و تطمیع، حق و باطل را نمی شناختند.
بالاخره اسلام در خطر جدی قرار داشت. اینجاست که قیام حسینی معنای خاص یافت و نقش عاشورای حسینی بدرستی درک گردید. چرا که اسلام اگر حفظ شود، ارزشهای اسلامی دوام یافته و طرفداران راستین دین نیز به اهداف خود دست می یابند.
سید الشهداء در مقابل ترویج این همه سنتها باطل به عنوان پاسدار سنن الهی و سیره نبوی، هیچگاه ، ساکت ننشست و با این سنتهای باطل به مبارزه برخاست.