سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

*  *یامهدی  *  یااباصالح  *  یامـوعود  *  یاحجة الله  *  یابقیة الله  *  یاصاحب الزمـان  *  یاصاحب الامـر  *  یاخاتـم  *  یاقائـم  *  یامـنصور  *   یاخلف صالـح  *  یامـنتقم  *  یاولی عصر  *

 
  <-السلام علیک یااباصالح المهدی عج >

امام حسین (ع)

- ایجاد اصلاحات در جامعه یعنی احیای امر به معروف و نهی از منکر

امام حسین (ع) در وصیت نامه خود می نویسد¹: (( من از روی خودخواهی و یا برای خوشگزرانی و یا برای فساد وستمگری از مدینه خارج نمی شوم، بلکه هدف من از این سفر، امر به معروف و نهی از منکر است و خواسته ام از این حرکت، اصلاح مفاسد امت و احیاء و زنده نگهداشتن سنت جدم رسول الله (ص) و راه ورسم پدرم علی (ع) است.))

در جایی دیگر امام حسین (ع) می فرماید: (( انّما خرجتُ لِطَلَبِ الاصلاح فی امهِ جدّی ...)) امر به معروف یعنی سفارش به خوبیها و ارزشهای اسلامی و نهی از منکر یعنی: بازداشتن از زشتی ها و ناهنجاریها.

در قوانین طبیعت بد و نوع باز داشتن از منکرات، عملی می شود. یکی به صورت غریزی یا نظارت درونی، کنترل صورت می گیرد. که در اکثر حیوانات و پدیده های طبیعی وجود دارد. و در انسان به نام (( وجدان )) وجود دارد. اما آن نظارت تنها کافی نیست چون گاهی به خاطر تربیت و پرورش ناصحیح به خطا رفته و دچار اشتباه می شود، اینجاست که اهمیت نقش امر به معروف و نهی از منکر در مورد انسان تحقق می یابد و از آنجایی که

انسان موجودی دارای اختیار و خلیفه خداوند در زمین است، امر و نهی مهم و سرنوشت ساز و تامین کننده سلامت و سعادت فرد و جامعه می باشد. اگر نظارت وجود نداشته باشد، رشد و کمال انسان هم معنا نخواهد داشت و فرد وجامعه به راحتی به انحطاط کشیده خواهند شد. چرا که همه ارزشها و احکام الهی و همه باید و نبایدها، با نظارت عمومی تداوم می یابد و اگر این الگو نظارت نادرست باشد. جامعه راه سعادت را نمی تواند

بپیماید. امام حسین (ع) خود یک الگوی خوب و خوش سابقه ای بود که معاویه به پسرش گفته بود: (( حسین بن علی محبوبترین چهره جامعه مسلمانان است.))

امروزه با همه رشد و پیشرفت تمدنهای بشری و کارساز نبودن وسایل کنترل و هشدار دهنده ها، تمام کشورهای پیشرفته به این حقیقت رسیدند که تنها راه اجرای قوانین اجتماعی (( نظارت ملی )) است.

مردم در جامعه آن روز اموی، معروفات و منکرات را از همدیگر تشخیص نمی دادند بخاطر اینکه حاکمان جامعه ارزش را ضد ارزش تلقی می کردند. لذا کسی لازم بود که با حرکت انقلابی خود، بتواند، بدیها را معرفی کند و بشناساند. و جلوی آنها را بگیرد که بهترین و پیشرفته ترین و سالم ترین راه برای اجرای قوانین است.

در جامعه ای اگر یک ضد ارزش یا رفتار خلافی پیدا شد، همه افراد جامعه واکنش نشان دهند، تذکر و هشدارهای لازم را بدهند، با بدکار برخورد نمایند، همه جا مورد سرزنش قرار بگیرد، ارزشها به تدریج در جامعه رشد کرده و حاکم می گردد. در صورتی که اگر مردم بی تفاوت باشند، عکس العمل نشان ندهند، نکوهش نکنند، خلافکار قدرتمند می شود و زشتیها به تدریج در جامعه سالم رشد کرده و مسخ ارزشها بوجود می آید. دیگر بازسازی و تغییر ارزشهای فاسد رواج یافته، تقریبا غیر ممکن می شود.

امام حسین (ع) در هنگام ترک مدینه در کنار مرقد جد بزرگوارش، با خدای خود چنین درد دل می کند: اللهم انّی احبّ المعروفَ و اُنکِرُ المنکر و اسئلک یا ذالجلال و الاکرام بحقّ القَبر وَ مَن فیه الّا اختَرتَ لی ما هو لَکَ رَضیً وَ لِرَسولِکَ رضیً : (( بار خداوندا همانا من معروف را دوست و منکر را ناپسند می دارم. ای خدای بزرگ و با کرامت به احترام این قبر و کسی که در آن است، آن را برای من بخواهی که خشنودی تو و پیامبر تو در آن است.

برای اجرای امر به معروف و نهی از منکر و موفقیت در عملی کردن این سنت پیامبر باید اولا خوبیها و بدیها و منکرات و معروفات را شناسایی کرد و به جامعه هم شناساند. در مرحله بعد با گفتار و سخن تذکر داد و سپس با اعمال بازدارنده بدیها را ریشه کن کرد. اگر از این طریق نشد، آنگاه باید وارد عمل شد و به مبارزه عملی برخاست.

امام حسین (ع) در دوران زندگی خود مراحل امر به معروف و نهی از منکر را تحقق بخشید و به آن عمل کرد. هم شناخت، شناسایی کرد و شناساند، هم در گفتار و سخن مراحل امر به معروف را تذکر داد و هم در نامه های خود به معاویه و سران حکومت اموی گوشزد کرد. و زمانی که نامه ها، پندها و تذکرات گفتاری اثر نکرد، در کربلا دست به شمشیر برد و با خون وشهادت مراحل امر به معروف و نهی از منکر را برای همیشه تاریخ جاودانه ساخت.


چهارشنبه 88 اسفند 26 ساعت 8:13 صبح

نوشته شده توسط :

نظر محبان المهدی عج()


زنگ تفریح

نیایش

ای خداوندی که عجایب عظمت تو پایان نپزیرد درود بفرست بر محمد و خاندانش و ما را از سرگرایی در برابر عظمت خود باز دار.

ای خداوندی که زمان فرمانرواییت را نهایتی نیست درود فرست بر محمد و خاندانش و ما را ا ز مکافات عقوبت خویش رهایی بخش.

آمین یارب العالمین


چهارشنبه 88 اسفند 26 ساعت 7:43 صبح

نوشته شده توسط :

نظر محبان المهدی عج()


امام حسین (ع)

 

نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز                 دانش اموزان عالم را همه دانا کند

نهضت مقدس سیدالشهداء علیه السلام آمیزه ای از عشق، عرفان، حماسه و ایثار است که برای همه و همیشه عبرت و اسوه است. از آدم تا خاتم و تا مهدی (عج) بر امام حسین (ع) گریسته اند و بر حماسه و ایثار و اخلاصشان درود فرستاده اند. در سال 60 هجری وقتی امام می دید جامعه و ارزشهای والای انسانی و اسلامی که بنیان گذارش جد  بزرگوارش بوده، چگونه رو به تباهی و ویرانی می رود و آداب و سنن جاهلی دوباره جان می گیرد، امام چاره ای جز ترک مدینه و رفتن به کوفه نداشت. این بود که با دعوت های مکرر مردم کوفه، به آنجا آمد، آن هم با خاندان عصمتش ولی، حرامیان و حرامزادگان راه را بر امام بستند و در محاصره اش قرار دادند. آن حضرت بر سر دو راهی ذلت و شهادت قرار گرفت و پیداست که راهی جز شهادت را انتخاب نخواهد کرد و عاقبت حادثه عظیمی به نام واقعه کربلا شکل گرفت اکنون که نوبت به ما رسیده باید بدانیم، که «کُلُّ اَرضٍ کربلاو کلُ یومٍ عاشورا» است. چنان که شاهد هستیم یزیدیان زمان تیغ های تیز آخته اند تا باورها و ارزشهایی که حسین (ع) میراث دار آن بوده است، مورد تهاجم قرار دهند. ما دعا می کنیم که هر چه زودتر سفره این گونه فتنه گران برچیده شود و حکومت عدل مهدی موعود (عج) که تکمیل کننده قیام حسین (ع) است، هر چه زودتر فرارسد. ان شاء الله.

چرا امام حسین (ع) حجش را ناتمام گذاشت و راهش را به سوی دیگری ادامه داد؟

امام حسین (ع) مسلم بن عقیل را همراه قیس بن مسهّر صیداوی به کوفه فرستاد. مسلم ضمن تماس با کوفیان از آنان به نفع امام حسین (ع) بیعت گرفت و نامه ای به امام نوشت به همراه نامه کوفیان که حدود هیجده هزار نفر از کوفیان ذیل نامه را امضا کرده بودند، رسیدن این نامه و احساس مسئولیت امام (ع) در برابر این بیعت و از سویی چنان که در تاریخ نقل شده، امام حسین (ع) اطلاع یافت که یزید چند نفر مسلّح را فرستاد تا امام را ترور کنند. این عوامل و دلایل عمده دیگری که مفصلاً به آن می پردازیم همه دست به دست هم داد و باعث شد که امام حسین (ع) اعمال حج را ناتمام رها کند و خود را در معرض خطربزرگی قرار دهد.

دلایل ذیل نشان دهنده اهمیت حرکت انقلابی امام حسین (ع) است:

 مبارزه با بدعت ها و سنتهای باطل:

 بدعت ها و سنتهای غلط دوران حکومت بنی امیه و قبل از آن بسیار زیاد است. اما از آنجا که این مقاله گنجایش توضیح همه بدعتهایی را که از زمان رحلت پیامبر تا زمان امام حسین (ع)  رایج شده بود، ندارد به ذکر نمونه هایی از این سنن باطل بسنده می کنیم:

- سران کفر بعد از رحلت پیامبر بر خلاف آیه خمس (انفال/ 41) و بر خلاف سنت پیامبر حقوق خاندان رسول خدا که از طریق جمع آوری خمس- طبق قوانین الهی- پرداخت می شده قطع کردند.

- فدک را که پیامبر(ص) به دخترش فاطمه (س) بخشیده بود، به زور از آن گرفته و برای آن شاهد خواستند.

- دختر پیامبر (ص) را از ارث پدرش محروم کردند و این بخش از قانون ارث را در مورد وارثان پیامبر (ص) منکر شدند.

- مسلمانانی که از بیعت با خلفای اموی سرباز می زنند، براحتی می کشتند.

- بیت المال را بروی بستگان خودشان با عنوان صله رحم گشودند.

- ارزشهای دین در دوران حکومت معاویه به ضدارزش تبدیل شد.

- حلال های خداوند را حرام و حرامهای خداوند را حلال شمردند.

- فرقه های به ظاهر اسلامی رشد زیادی یافتند.

- به بهانه حفظ وحدت، بخشنامه کردند که احادیث را جمع آوری کرده و بسوزانند.

- برای انزوای مسجد پیامبر، مسجد ضرار ساختند.

- برای انزوای عترت پیامبر (ص) گفتند فقط قرآن بر ایمان کافی است.

- یهودی زادگان منافق، با نام دین سخن می گفتند و با حال مستی در محراب عبادت به نماز جماعت می ایستادند.

- تفسیر صحیح قران را ممنوع کرده بودند.

- حامیان دین در انزوار و سکوت، روزگار می گزراند در حالیکه دین در اسارت هواپرستان قریش و بنی امیه بود.

- اولین بار معاویه در زمان امام حسین (ع) خروج بر امام زمان(ع) را باب نمود و با تثبیت قدرت خود لعن و نسب علی (ع) را آغاز نمود.

- تغییر و تبدیل در قوانین جزایی اسلام و دستکاری در آنها صورت می گرفت.

- خلافت اسلامی به سلطنت موروثی تبدیل شده بود.

- کسی از اسلام دفاع نمی کرد، دلی بدرد نمی آمد، فکری هیجان نداشت وجدان آگاهی وجود نداشت و یا از ترس و تطمیع، حق و باطل را نمی شناختند.

بالاخره اسلام در خطر جدی قرار داشت. اینجاست که قیام حسینی معنای خاص یافت و نقش عاشورای حسینی بدرستی درک گردید. چرا که اسلام اگر حفظ شود، ارزشهای اسلامی دوام یافته و طرفداران راستین دین نیز به اهداف خود دست می یابند.

سید الشهداء در مقابل ترویج این همه سنتها باطل به عنوان پاسدار سنن الهی و سیره نبوی، هیچگاه ، ساکت ننشست و با این سنتهای باطل به مبارزه برخاست.

 


دوشنبه 88 اسفند 17 ساعت 3:57 عصر

نوشته شده توسط :

نظر محبان المهدی عج()


امام زمان (عجل الله)

یک مدرک زنده

حدود دو سال قبل شخصی به نام ابومحمد از کنیاسوالی درباره ظهور مهدی منتظر از رابطه العالم الاسلامی که از منتفذترین مرکز مذهبی حجاز و مکه است کرده است.

دبیر کل رابطه محمد صالح القزاز در پاسخی که برای او فرستاده است ضمن تصریح به اینکه (( ابن تیمه )) موسس مذهب وهابیان نیز احادیث مربوط به ظهور مهدی را پذیرفته؛ متن رساله کوتاهی را که پنج تن از علمای معروف فعلی حجاز در این زمینه تهیه کرده اند برای او ارسال داشته است.

در این رساله پس از ذکر نام حضرت مهدی و محل ظهور او یعنی مکه چنین می خوانیم.

...به هنگام ظهور فساد در جهان و انتشار کفر و ستم خداوند به وسیله او (مهدی) جهان را پر از عدل و داد می کند همانگونه که از ظلم و ستم پر شده است.

او آخرین خلفای راشدین دوازده گانه است که پیامبر(ص) خبر از آنها در کتب صحاح داده است.

احادیث مربوط به مهدی را بسیاری از صحابه پیامبر (ص) نقل کرده اند از جمله:

عثمان بن عفان، علی بن ابی ابیطالب، طلحه بن عبیدالله، عبد الرحمان بن عوف، عبدالله بن عباس، عمار یاسر، عبدالله بن مسعود، ابوسهید خدری، ثوبان، قرة بن اساس مزنی، عبدالله بن حارث ابوهریره حذیفه بن یمان، جابر بن عبدالله ابوامامه، جابربن ماجد، عبدالله بن عمر، انس بن مالک، عمربن حصین و ام سلمه.

اینها بیست نفر از کسانی هستند که روایات مهدی را نقل کرده اند و غیر از آنها افراد زیاد دیگری نیز وجود دارند.

سخنان فراوانی نیز از خود صحابه نقل شده که در آن بحث از ظهور مهدی شده که آنها را نیز می توان در ردیف روایات پیامبر قرار داد؛ زیرا این مساله؛ از مسائلی نیست که با اجتهاد بتوان چیزی پیرامون آن گفت ( بنابراین آنها نیز مطلب را از پیامبر شنیده اند)

سپس اضافه می کند.

هم احادیث بالا که از پیامبر نقل شده و هم شهادت و گواهی صحابه که در اینجا در حکم حدیث است، در بسیاری از کتب معروف اسلامی و متون اصلی حدیث پیامبر اعم از سنن ومعاجم و مسانید آمده است از جمله.

سنن ابوداود، سنن ترمذی؛ ابن ماجه، ابن عمرالدانی، مسند احمد و ابن یعلی وبزاز؛ و صحیح حاکم و معاجم طبرانی (کبیر و متوسط) و رویانی و دارقطنی و انعیم در اخبار المهدی و خطیب در تاریخ بغداد و ابن عساکر در تاریخ دمشق و غیر اینها.

بعد اضافه می کند.

بعضی از دانشمندان اسلامی در این زمینه کتابهای مخصوصی تالیف کرده اند از جمله.

ابونعیم در ((اخبار المهدی)) ابن حجر هیثمی در ((القول المختصر فی علامات المهدی المنتظر))، شوکانی در ((التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر و الدجال و المسیح)) ادریس عراقی مغربی در ((المهدی)) ابوالعباس بن عبدالمومن المغربی در کتاب ((الوهم المکنون فی الرد علی ابن خلدون)).

و آخرین کسی که در این زمینه بحث مشروحی نگاشته مدیر دانشگاه اسلامی مدینه است که در چندین شماره مجله دانشگاه مزبور بحث کرده است.

عده ای از بزرگان و دانشمندان اسلام از قدیم و جدید نیز در نوشته های خود تصریح کرده اند که احادیث در زمینه مهدی در سر حد تواتر است (و به هیچ وجه قابل انکار نیست) از جمله:

السخاوی در کتاب ((فتح المغیث))، محمدبن احمدالسفاوینی در ((شرح العقیده)) ابوالحسن الابری در ((مناقب الشافعی))، ابن تیمیه در کتاب فتاوایش، سیوطی در ((الحاوی)) ادریس عراقی در تالیفی که در زمینه ((مهدی)) دارد، شوکانی در کتاب ((التوضیح فی تواتر ما جاء فی المنتظر...)) محمد جعفر کنانی در (نظم المتناثر))، ابوالعباس بن عبد المومن در ((الوهم المکنون...))

در پایان بحث میگوید (تنها) ابن خلدون است که خواسته احادیث مربوط به مهدی را با حدیث بی اساس و مجعولی که می گوید ((لا مهدی الا عیسی)) مهدی جز عیسی نیست، مورد ایراد قرار دهد؛ ولی بزرگان پیشوایان و دانشمندان اسلام گفتار او را رد کرده اند؛ بخصوص ((ابن عبدالمومن)) که در رد گفتار او کتاب ویژه ای نوشته است که از 30 سال قبل در شرق و غرب انتشار یافته.

حفاظ احادیث و بزرگان دانشمندان حدیث نیز تصریح کرده اند که احادیث مهدی مشتمل بر احادیث ((صحیح)) و ((حسن)) است و مجموع آن متواتر می باشد.

بنابر این اعتقاد به ظهور مهدی(بر هر مسلمانی) واجب است و این جزء عقاید اهل سنت و جماعت محسوب می شود و جز افراد نادان و بی خبر یا بدعتگزار آنرا انکار نمی کنند.

به عقیده ما بحث فوق چنان روشن است که نیاز به هیچگونه توضیح اضافی ندارد با این حال آیا آنها که می گویند عقیده به ظهور مهدی یک فکر وارداتی است در اشتباه بزرگی نیستند؟

 

 


سه شنبه 88 اسفند 11 ساعت 2:43 عصر

نوشته شده توسط :

نظر محبان المهدی عج()


 
  حرف اول ...  

  

اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِدا ‏وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَک َطَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً


     
صفحه نخست
پست الکترونیک
آرشیو

تعداد بازدید روزانه؛ 6
تعداد کل بازدید؛ 80553

  پیوندهای روزانه  

آرشیو پیوندهای روزانه

  نوشته های پیشین  
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
اردیبهشت 89
خرداد 89
تیر 89
مرداد 89
شهریور 89
آبان 89
اسفند 89

  آرشیو موضوعی  

  نویسندگان  
غلامی


  فرم عضویت؛  
 

 
  لینک دوستان
عاشق آسمونی
تیشه های اشک
نور
بر و بچه های ارزشی
دل نبشته
مذهب عشق
کشکول
جهان نامرئی جن
صفاسیتی
در تمنای وصال
در فراق گل نرگس
این راه بی نهایت
احادیث
سوز و گداز

  لوگوی دوستان  

     

 RSS
پشتیبانی

www.parsiblog.com

طراح قالب
دانشجوی دانشگاه المهدی عج

  نوای وبلاگ  


  زیارتنامه امام زمان عج ؛  
زیارتنامه حضرت امام مهدی صاحب الزمان درود بر تو ای حجت خدا در روی زمین درود بر تو ای دیده خدا در بر خلقش درود بر تو ای نور خدا که هدایت شوند بدان ره جویان و گشایش بر مؤمنان درود بر تو ای پاک شده هراسان درود بر تو ای دوست خیرخواه درود بر تو ای کشتی نجات درود بر تو ای چشمه حیات و زندگی درود بر تو رحمت کند خدا بر تو و بر خاندان پاک و پاکیزه ات درود بر تو بشتابد خدا بر تو آنچه را برای تو وعده داده در یاری و ظهور امر درود بر تو ای آقای من من وابسته تو هستم عارف به آغاز و انجامت تقرب می جوییم به سوی خدای بزرگوار به تو و به خاندان تو و انتظار ظهور تو را دارم و ظهور حق را بر دست تو و از خدا خواهم اینکه درود فرستی بر محمد و آل محمد و اینکه قرار دهی مرا از جمله منتظرین تو و پیروان و یاران تو بر علیه دشمنانت و از شهیدان در برابرت و در جمله دوستانت ای مولای من ای صاحب الزمان درود خدا بر تو و بر خاندان تو این روز جمعه است و آن روز تو است که در آن توقع ظهورت می رود و فرج و گشایش برای مؤمنان به دو دست توست و کشتار کافران به شمشیرت است و من ای آقایم در آن مهمان تو هستم و پناهنده تو و تو ای مولای من کریم و کریم زاده ای و مأمور پذیرایی و نگهداری پس مرا مهمان کن و پناه ده درود خدا بر تو و بر خاندان پاکت من بر تو نازل می شوم هر کجا راحله ام روی آورد و مرا وارد نماید و میهمان تو هستم در هر کجا که باشم از شهرها

  ساعت انتظار؛  


لوگوی وبلاگ